logo-mini

مریخی ( The Martian )

به اشتراک گذاری این پست

مریخی ( The Martian )

« مریخی » براساس رمانی به همین نام نوشته اندی ویر ساخته شده است که یکی از پرفروش ترین کتاب های منتشر شده در سال 2014 نیز بود. خوشبختانه این کتاب در کشورمان نیز به تازگی با ترجمه حسین شهرابی از انتشارات « کتابسرای تندیس » منتشر شده و علاقه مندان حوزه کتاب می توانند مطمئن باشند که با خواندن این کتاب، سفر اسرارآمیز و جذابی را به دنیای مریخ تجربه خواهند کرد.

یکی از نکات جالبی که همزمان با اکران عمومی « مریخی » رخ داده، یافته شدن آب در سیاره مریخ می باشد که به تازگی توسط دانشمندان ناسا اعلام گردیده است. این خبر و کنجکاوی های خبری ، قطعا کمک شایانی به اکران عمومی « مریخی » خواهد کرد تا بتواند مشتاقان علم فضانوردی را به سوی خود جلب نماید چراکه رویه فیلم نیز بر پایه تخیل شکل نگرفته و تا حدود زیادی بر جزئیات علمی استوار است. داستان فیلم از این قرار است :

آرس 3 فضاپیمایی است که برای اهداف اکتشافی به سمت سیاره مریخ فرستاده می شود اما پس از ورود به این سیاره به جهت طوفانی که در مریخ وزیدن می گیرد، جان فضانوردان به خاطر افتاده و حتی یکی از آنان به نام مارک ویتنی ( مت دیمون ) به شدت مصدوم می شود و دیگر فضانوردان زمانی که تقریبا مطمئن می شوند او را از دست داده اند، به سفینه خودشان برگشته و برای نجات جانشان از سیاره خارج می شوند. اما پس از مدتی مارک به هوش می آید و متوجه می شود که در سیاره مریخ تنها مانده! او که یک گیاه شناس هست، سعی میکند خودش را تا زمانی که ناسا سفینه ای را برای بازگرداندن او به زمین بفرستد زنده نگه دارد اما…

« مریخی » را از جهات مختلف با « جاذبه » بررسی می نمایند چراکه کانسپت این دو اثر نیز حال و هوایی نسبتا مشابه دارند. اما مقایسه این دو چندان درست به نظر نمی رسد چراکه « مریخی » بیش از هر چیز، به « دور افتاده » رابرت زمه کیس نزدیک است.

جدیدترین فیلم ریدلی اسکات اگرچه درباره مریخ و فضانوردی می باشد، اما رویکرد و هدف اصلی اش خودشناسی انسان و داشتن امید می باشد. مارک ویتنی فیلم « مریخی » از جهات مختلف قابل مقایسه با چاک نولاند فیلم « دور افتاده » است. هر دوی این افراد می بایست در شرایط سختی که گرفتار آن شده اند، زندگی را ادامه داده و راهی برای زنده ماندن بیابند و منتظر کمک های احتمالی برای خروج از بحرانی که در آن گرفتار شده اند باشد. اما مارکِ فیلم « مریخی » در بخش پرداخت شخصیتی، ضعیف تر و خلاصه تر از چاکِ « دور افتاده » می باشد و نمی تواند تاثیر گذاری ماندگاری در ذهن مخاطب ایجاد نماید.

یکی از نکات مثبت رمان اندی ویر توجه به جزئیات علمی و همچنین پرداخت شخصیت اصلی داستان بود که در نسخه سینمایی هر دوی این موارد به نصف کاهش پیدا کرده اند تا تماشاگر سینما بتواند درک راحت تری از آنچه که بر پرده نقره ای ترسیم می شود داشته باشد. با اینکه اسکات در مصاحبه های مختلف بیان کرده که « مریخی » براساس استدلال های علمی ساخته شده، اما کماکان چندین سوال نسبتا سخت درباره طوفان، جاذبه و سرمای این سیاره باقی می ماند که فیلم مشخصا بطور واضح توجهی به آنها نکرده است. گفته می شود که سرمای بسیار شدید مریخ ابدا نمی تواند باعث شود فردی با شرایط مارک برای مدت طولانی بر روی این سیاره دوام بیاورد.

پرداخت قهرمان داستان نیز در مقایسه با کتاب از ضعف هایی برخوردار است که البته این ایراد را می توان در اکثر آثار اقتباس شده مشاهده نمود. فیلم موفق شده مارک ویتنی را به عنوان نمادی از امید و اراده به تصویر بکشد که در وضعیت بحرانی گرفتار شده، تمام توانش را بکار می گیرد تا بتواند ناممکن را ممکن سازد. اسکات به خوبی توانسته این بخش از شخصیت مارک را برجسته سازی نماید و محوریت فیلم را براساس آن شکل دهد اما زمانی که نوبت به بررسی عمق احساسات مارک فرا می رسد، فیلم کم رمق و بی حال جلوه می کند و نمی تواند درخشان باشد. مارک اگرچه سمبل امید است و تماشاگر را با خود همراه می کند اما در بخش هایی که فیلم نیازمند اضافه شدن عناصر دراماتیک به داستان است، پرداخت نامناسبی دارد.

اما نکته تحسین برانگیزی که تا حدود زیادی می تواند باعث عدم تمرکز مخاطب بر این مشکلات شود، بازی فوق العاده مت دیمون در نقش مارک ویتنی است که یکی از بهترین بازیهای دوران بازیگری وی محسوب می شود. دیمون که در بیشتر دقایق فیلم به تنهایی در تصویر حضور دارد و مونولوگ می گوید، به راحتی می تواند یکی از نامزدهای اسکار سال 2016 باشد. دیمون به خوبی استقامت و اعتماد به نفس را در قالب شخصیت مارک به تصویر می کشد و تماشاگر را مجاب می کند که با او در سیاره مریخ بماند و ناظر مشکلاتش باشد. دیگر چهره های شناخته شده فیلم اما حضور قابل توجهی در فیلم ندارند و بیشتر در حاشیه قرار می گیرند.

جلوه های ویژه « مریخی » نیز مانند اغلب آثار اسکات، درخشان و قابل توجه است. محل فیلمبرداری فیلم متناسب با تصاویری که از مریخ منتشر شده می باشند و در جایی از مجارستان انجام شده است. تبدیل به نسخه سه بعدی فیلم نیز به خوبی انجام گرفته و تماشاگران با خیال راحت می توانند از تماشای این اثر به صورت سه بعدی لذت ببرند. بطور کل، « مریخی » در بخش های فنی و غیر مرتبط با فیلمنامه، اثری ممتاز و تحسین برانگیز است و امضای اسکات را هم پای اثر دارد.

« مریخی » اثری است که بذر امید را در ذهن مخاطب می کارد. فیلم اگرچه مشکلات ریز و درشتی در بخش روایت دارد اما قدرت کارگردانی اسکات این اجازه را نداده که فیلم به اثری ملال آور مبدل شود. ضرباهنگ مناسب ، بازی قدرتمند مت دیمون و جلوه های ویژه فوق العاده ، به راحتی می تواند شما را مجاب به تماشای این اثر طولانی ( در حدود دو ساعت و نیم ) کند. « مریخی » اثری دراماتیک است اما زمانی که سخن از واقعیت به میان آید، اتفاقات فیلم نمی تواند خیلی سرانجام دراماتیکی داشته باشند! با اینحال فیلم در مقایسه با دو اثر قبلی اسکات ( « هجرت: خدایان و پادشاهان » و « حقوقدان » ) که انتقادات زیادی را به همراه داشت، فیلم بهتری محسوب می شود و می تواند بازگشت شکوهمند این کارگردان به ژانری باشد که در ساخت آن یکی از بهترین های هالیوود است.

مشاهده منبع

محمدرضا محمودی

محمدرضا محمودی هستم ، سعی شده در این وبلاگ مطالب مفید و کارامدی قرار بگیره ، از اینکه وقت میگذارید و مطالب رو مطالعه میکنید متشکرم... حتما نظرات خودتون رو ارسال کنید


نظر بدهید